جوانان زیر آفتاب

نجات دهنده در گور خفته است و خاک… خاک پذیرنده اشارتیست به آرامش

دوباره مجلس ما پر شپش شد
ميان اين شپش ها كشمكش شد
خدا مرگم دهد در اين كشاكش
نخه عمامه عظما چو كش شد!

از اين شوخي متنفرم كه وقتي با طرف موقع خداحافظي دست ميدي ميگه :يادت باشه يه دست دادي!
در اين مواقع علاقه بسیاری  دارم با مادر طرف دست بدم و بگم يادت باشه يه دست…

آيا درست است كه ميگويند مغزه انسان بعد عمل شنيع استمناء پوك ميشود؟!
براي صحت اين مطلب ابتدا عمل شنيع را با تمركز هر چه تمام ترانجام داده و سپس ايده هاي فكري و مطالب گوهربار خود را روي كاغذ بياوريد!

ياد دوست دخترای  ديروز بخير
قدر ندونستيم يك به يك پريدن حالا علي مونده و يه تخت خالي!

لامصب وقتي شق ميكني به جرز ديوارم نظر داري چه برسه به سوراخ ژل پمپي آتوسا !

پرويز پرستويي در فيلم شوخي : ما خودمون مرثيه ايم روضه خون لازم نداريم!

يك ضرب المثل انگليسي ميگه: جايي كه روش مدفوع مي كني غذا نخور!

كاش همه دخترايي كه ازمن خوششون مياد با يك اشاره بيان رو پام بشينن، كاش همه دخترايي كه باهاشون دوستم فارغ از عشق، دوست داشتن تلفن بازي و رفتن به سينما،
مداوم نسبت به ورود به منزل اصرار نمايند،
كاش.. خفه شو پسر جان! گند زدی به وبلاگ!

جي جي ابرامز هميشه توانسته جديدترين ايده هاي بكر كه به ذهن هيج بني بشري نرسيده را پياده كند، به عنوان مثال ايده شماره هاي 4 8 15 16 23 42 در لاست ، سفر در زمان، و همينطور ايده جهان هاي موازي در فرنج كه بسيار قوي و مطابق با جديدترين قوانين فيزيكي ساخته شدند.
البته هر نويسنده و كارگرداني نقطه تاريكي نيز در كارنامه هنريش موجود است كه ايشان هم از اين قاعده مستسنی نبوده، آلياس نیز اثري مزخرف و جفنگ از اين نويسنده شهير مي باشد!

بهمن مفيد:اول‎ ‎خدا‎ ‎بعدشم‎ ‎كمپانيه پرفك!

خوشا خویشی که اندرخوشه باشد خوراکش قد آقا موشه باشد!

وقتي كه پا منقل تو مي شينیم
در دود و دمت بمب اتم مي بينیم

عاشق قاه قاه خنديدناي يوسف صيادي تو سريال سالهاي مشروطه هستم،
انقدر مسخره و تصنعي ميخنده كه آدم قضاي حاجت رو به تلوزيون ترجيج ميده!
آخ باز خنديد ، برم كه رودهام داره پيچ ميخوره…

ولنتاين آمد فكر نمد كن
نمد را كادو كن …. !

در مراسم تشعییع پیکر پاک آیت الله فاکر مادر ایشان ( مادر فاکر ) نیز حضور داشتند!

یک سوال : به نظرت آقا چطوری چفیه هارو متبرک می کنه!?

در گذشته به … می گفتیم جوراب هر موقعم که نبود می گفتیم گم شده حالا هم که یک نصفس میگیم لنگه به لنگه اس!

مستضعی بگفتا صاحبدلان خدا را ما انقلاب کردیم یا انقلاب ما را؟ هاتف بگفت از غیب جانا که غافلی تو این قوم کردند هر دو تا را !